زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
با خَلق و خُلق و منطق احمد نمای تو با خشم و دست و بازوی خیبر گشای تو از یک طرف پیمبر و از یک طرف علی جز تو که قادر است نشیند به جای تو؟ برخـیز با حـسین، غـدیـری به پا بکن تا اینکه خـصم فـاطمه افـتد به پای تو در لشگری که اسم تو هم کشته میدهد صد نسل منقرض کند این حملههای تو ترس من از نگاه بد این جماعت است میخـوانم «ان یکـاد» همیشه برای تو تا دور میشـوی دل من شـور میزند خـیـره شده سکـیـنه به هر ردّ پای تو دیگـر چرا صـدای اذانـت نـمیرسـد؟ پس کـو نـوای دلکـش آن ربّـنـای تو؟ اینهای و هوی و هلهله ترسانده خیمه را وقـتـی نـمیرسـد به رقـیـه صـدای تو جز شرق تا به غرب همین دشت نینوا جـایی نـرفـتـه پـیکـر از هم جـدای تو |